جملات کلیدی و حرفه ای در مذاکره
کلمات نقش بزرگی در دنیای اطراف ما ایفا میکنند به طوری که هرکلمه میتواند تاثیر در مکالمه ما بگذارد و این تاثیر باتوجه به ماهیت آن کلمه ممکن است مثبت یا منفی باشد. همین امر باعث شده است تا انسان به دنبال تقویت توانایی مکالمه خود با به کار بردن کلمات تاثیر گذار باشد. قطعا این موضوع در دنیای مذاکره نقش پر رنگ تری دارد و ما نیز در این مقاله از آکامی کسب و کار جوانبخت قصد داریم بهترین و جادوییترین کلمات، عبارات و ویژگیهای شخصیتی که افراد بزرگ در زمینه مذاکره از آن بهره بردهاند و آن را به ما توصیه میکنند، معرفی کنیم.
درواقع هدف ما این است که به طور فعالانه این نکات را به شما آموزش دهیم، یعنی متوجه مثالها شوید و بدانید که چه زمانی و کجا از آنها استفاده کنید. برای رسیدن به این هدف ابتدا یک دستهبندی کلی از این عبارات را به شما نشان داده و در هر کدام از آنها مهمترین عبارتهایی که به کار برده میشود را آوردهایم. در پایان نیزپر کاربردترین اصطلاحاتی که در دنیای مذاکره ممکن است با آن مواجه شوید را در اختیارتان قرار دادهایم.
فهرست محتوا
Toggleاصطلاحات و عبارات خاص بیان شده در مذاکره کنندگان بزرگ
اکنون شما قادرید خودتان با جمله بندی شخصی و بازی با کلمات، هرکدام از این تکنیکها را اجرا کنید. برای اینکه یک مذاکره موفق داشته باشید علاوه بر موارد بالا لازم است با یک سری از اصطلاحات و عبارات خاص آشنا شوید، اصطلاحاتی که مذاکره کنندگان بزرگ در سخنانشان از آنها استفاده میکنند. برخی از مهمترین آنها به شرح زیر است.
-
Highball
به معنای درخواست بیشتر از آن میزانی است که فکر میکنید شریک یا طرف مقابلتان قبول کند.
-
Lowball
لوبال برعکس هایبال است یعنی درخواست کمتر از آن میزانی که فکر میکنید شریک یا طرف مقابلتان ممکن است قبول کند.
-
A line in the sand/walk away
به عبارتی میتوان گفت این به نقطهای اشاره دارد که خط قرمز شما است و به هیچ وجه حاضر به سازش نیستید مانند عدم خرید کالاهایی که کیفیتشان کمتر از حد استانداردهای مدنظر شما است.
-
Reach to a Consensus یا به اجماع رسیدن
درواقع بیانگر آن است که دوطرف در نقطهای که قبلاً در آن اختلاف نظر داشتند، به توافق رسیدهاند.
-
Stand one’s ground یا ایستادن در موضع خود
پافشاری و قاطعیت بر شرایط موجود در proposal یا پیشنهاد
-
Counter proposal یا راهحل جایگزین
پیشنهاد یا جایگزین کردن یک راهحل به جای آن راهحلی که با آن مخالف هستیم.
-
Leverage یا اهرم قدرت
به اصطلاح برگ برنده یا آن چیزی که به شما در مذاکره قدرت میدهد.
-
Alternative یا جایگزین
به معنای ارائه پیشنهاد بهتر است.
-
Aspiration Point یا نقطه آسپراسیون
آن نقطهای که فرد مذاکره کننده آن را هدف قرار داده و قصد دارد به آن برسد.
-
Distributive Negotiation یا مذاکره توزیعی
اصولا توزیعی یعنی هر موقعیتی که سود یک طرف مذاکره برابر با ضرر طرف مقابل مذاکره باشد. بنابراین مذاکره توزیعی نوعی تکنیک است که فرد از ضرر طرف مقابل سود میبرد.
1.برقراری ارتباط و استقبال کردن
قطعا اولین برخوردها دارای اهمیت خاصی هستند، زیرا تصویری از شما در ذهن فرد مقابل شکل میدهد که حاوی شخصیت و خلق و خوی شماست. بنابراین ایجاد یک تصویر ذهنی مثبت از همان ابتدای شروع مذاکره مهم بوده و به شما کمک میکند تا یک رابطه موثر و مثبت داشته باشید. خوشمشربی و توانایی در برقرار کردن یک ارتباط خوب، دیگران را مجاب میکند تا تمایل به همکاری با شما داشته باشند و همینطور این همکاری را ادامه دهند.
برخی از مثالهایی که در این زمینه میتوان بیان کرد:
- «بسیار از دیدار شما خرسندم.»
- «امیدوارم سفر خوبی را پشت سر گذاشته باشید.»
- «چه کمکی از دستم بر میاد.»
2.بستن یا پایان دادن
پایان مذاکره همانند آغاز آن دارای اهمیت است و این موضوع صرف نظر از این است که نتیجه مذاکره مثبت یا منفی باشد. بهترین کار این است که به طور رسمی و درست بحث را خاتمه دهیم و این بر میگردد به همان تاثیر گذاری کلمات و هنر سیاستمداری در مذاکره.
برخی از عبارتهایی که در خاتمه مذاکره بکار میروند:
- «آیا حاضر به عقد قرار داد هستید؟»
- «ما حاضریم تا با شما همکاری کنیم.»
- «بهتر است بحث را به همین ترتیب نگه داشته و ادامه آن را به زمان دیگری موکول کنیم.»
- «اینجور که به نظر میرسد هردوی ما موافق هستیم با این موضوع و بهتر است آن را مکتوب کنیم»
3.تعیین هدف مذاکره
همانطور که قبلا گفتیم نحوه شروع مذاکره مهم است و ادامه جلسه و مذاکره تحت تاثیر آن قرار دارد. درواقع با تعیین هدف از متشنج شدن جو جلوگیری میشود، به این صورت که همه با توافق بر یک دستور کار و بیان اهدافی که دارند؛ روند جلسه را در رسیدن به نتیجه مطلوب و دلخواه تسهیل میکنند.
برخی از این مثالها:
«قبل اینکه جلسه را شروع کنیم آیا موافقید که نگاهی به نکات اصلی بیاندازیم؟»
«اهداف و مقاصدی که ما داریم بدین شرح است.»
4.توضیح دادن
قطعا در طی یک مذاکره همواره امکان دارد که برداشت نادرستی از سخنان طرف مقابل شود، مذاکره به جهت نادرستی هدایت شود یا گاهی نیز پیشنهادات مبهم به نظر میرسد؛ در این مواقع با ارائه توضیح بیشتر و بیان موشکافانه جزئیات این مشکل را برطرف میکنند.
برخی از عبارتهایی که در این زمینه بکار برده میشوند:
- « منظور دقیق شما این است که…»
- «لطفا در این رابطه بیشتر توضیح دهید…»
- «میتوانید در رابطه با این نکته توضیح دهید که…؟»
- «لطفا بیشتر توضیح دهید، فقط میخواهم که مطمئن شوم که منظور شما را درست متوجه شدم»
5.بررسی میزان موافقت طرف مقابل
پس از اینکه هدف مشخص شد، باید بپرسید که تا چه میزان افراد شرکت کننده در جلسه یا طرف مقابلتان با هدفی که تعیین کردهاید موافق است. درواقع این پرسش به نوعی نشان میدهد که شما برایشان ارزش قائل هستید.
به عنوان مثال میتوانید بپرسید که:
- «آیا نظر دیگری دارید؟»
- «آیا تمایل دارید که چیز دیگری به آن اضافه کنید؟»
6.ارائه پیشنهادات مورد نظر یا proposal
در روند مذاکره قصد ما رسیدن به هدفی است که مدنظر داریم و برای رسیدن به آن، راهکارها و پیشنهاداتی نیز وجود دارد. آن چیزی که اهمیت دارد این است که چگونه پیشنهادات خود را ارائه دهیم که مثمرثمر واقع شود و درصد موفقیت را افزایش دهد.
برخی جملاتی که میتوانیم از آن استفاده کنیم:
- « ما گزینههای مختلفی برای شما داریم، برای نمونه…»
- «ما قصد داریم به شما پیشنهاد کنیم که…»
7.ارائه پیشنهاد متقابل یا پاسخ به پیشنهاد ارائه شده
منظور از این عبارت این است که گاهی ما در مقابل (proposal) ارائه شده پیشنهاد یا راهحل دیگری داریم. برای ارائه این پیشنهادات میتوانیم از جملات زیر استفاده کنیم:
- «ایده بهتری دارم، پیشنهاد میکنم که…»
- «شاید این ایده بهتر باشد که…»
- «یک راهحل بهتر وجود دارد و ما میتوانیم از آن استفاده کنیم»
8.ابراز موافقت و مخالفت
اگر از نظر شما proposal)) یا پیشنهاد ارائه شده قابل قبول است، موافقتتان را بیان کنید. در طرف مقابل اگر فکر میکنید که آن مطابق با استانداردهای شما نیست، میتوانید بدون هیچ واهمه و ترسی به دور از خصومت شخصی و با رعایت ادب نظرتان را ارائه دهید. همین دو کار به ظاهر ساده شما را به سمت رسیدن به نتیجه مطلوب سوق میدهد. در هنگام بیان مخالفت بهتر است دلیل آن را نیز بیان کنیم چه بسا همین امر ممکن است باعث شود که طرف مقابل نیز نظرش را تغییر دهد.
برخی از عبارتهای مورد استفاده در بیان موافقت
- «از نظر من مشکلی ندارد»
- «با پیشنهاد شما موافقم»
- «از نظر من خوبه»
- «از نظر ما این پیشنهاد عالی به نظر میرسد»
- «من فک میکنم که با شما توافق نظر دارم»
برخی از عبارتهای مورد استفاده در بیان مخالفت
- «در این مورد با شما توافق نظر ندارم»
- «من تردید دارم که در این مورد با یکدیگر نقطه نظر مشترک داشته باشیم»
- «نگاه من در این مورد این گونه نیست»
- «متاسفانه باید بگویم که با نظر شما مخالفم»
9.بیان دلایل و استدلال
یکی از شیوههایی که شما میتوانید با استفاده از آن طرف مقابلتان را متقاعد کنید، بیان است. این بدین معنی است که اگر دلیل و استدلال درست و منطقی پشت پیشنهاد ارئه شده وجود داشته باشد، هر دوطرف با بیان آن باعث رفع بسیاری از ابهامات میشوند و راحتتر یکدیگر را متقاعد میکنند.
برخی عبارتهایی که بکار برده میشوند :
- «یکی ازدلایل بهتر بودن این راهحل این است که…»
- «دلیل اصلی پیشنهاد من این است که…»
10.سازش کردن
گاهی دو طرف با یکدیگر همسو نیستند و مخالفتهایی دارند، درست است که نباید خیلی از موضع خود عقب نشینی کنیم و سر حرف خود بمانیم ولی در مواردی میتوان با انتخاب یک راهحل دیگر باعث شد که دوطرف معامله سود کنند. شاید به اندازه پیشنهاد اول سودمند نباشد ولی یکی از شگردهایی است برای مواقعی که دیگر امیدی برای آن وجود ندارد و مذاکره را به یک نقطه مشترک میکشانیم. با این حال
اما برخی از عبارتهایی که تمایل شما را برای سازش نشان میدهد:
- «به یک شرط حاضر به پذیرش پیشنهادت شما میباشم.»
- «شرطی دارم، آیا حاضر به پذیرش آن هستید؟»
11.نشان دادن اولویت ها
بیان اولویتها از اهمیت شایانی برخوردار است و باید بدانید در چه نقطه از مذاکره آن را بیان کنید، اما در قدم اول باید اولویتهای خود را بشناسید. طبقهبندی اهداف، طرف مقابل را قادر میسازد که تشخیص دهد کدام هدف برای شما مهمتر و حیاتیتر است و با در نظر گرفتن آن به یک نقطه مشترک برسید.
برخی از عبارتهایی که میتوانید استفاده کنید تا اهدافتان را واضحتر نشان دهید:
- «الویت اصلی ما این است که…»
- «ما قصد داریم تا .»
- «مسألهای که برای ما حائز اهمیت، رسیدن به … است»
12.خرید زمان برای فکر کردن به گزینه های موجود
مواقعی پیش میآید که ما برای تصمیم گیری نیاز به زمان بیشتری داریم تا همۀ موارد را مورد بررسی قرار دهیم یا مشورت کنیم، گاهی نیز به عنوان نماینده یک فرد یا جمع به مذاکره میپردازیم و لازم است تا تایید نهایی را شخص دیگری دهد؛ در این موارد باید به اصطلاح زمان بخریم و تصمیم گیری را به تعویق بیندازیم.
برخی از عبارتهایی که برای درخواست زمان بیشتر برای تصمیم گیری از آنها میتوان استفاده کرد:
- «باید درباره این موضوع بیشتر مطالعه و تحقیق کنم»
- «من باید این موضوع را به رئیسم اطلاع بدهم و با او مشورت کنم»
- «امکانش هست بییشتر درباره آن فکر کنم و بعدا دوباره نتیجه رو به شما اعلام کنم؟»
13.Result یا جمع بندی و نتیجه گیری
فرض کنید تمام توافقات و چانهزنیها را انجام دادهاید و به دقایق پایانی جلسه رسیدید، بهترین کار این است که آن توافق نظرها را یک دور جمعبندی و بیان کنید. با این کار به طور رسمی و واضح نتیجه جلسه اعلام میشود و نقطه ابهامی نمیماند.
برخی از عبارتهایی که از آن میتوان کمک گرفت:
- «پس نتیجۀ جلسه بدین صورت است. آیا چیزی را فراموش کردم؟»
- «بیایید یک بار دیگر نتیجه را مرور کنیم.»
- « بهتر است یک دور به نقطه نظرات مشترکی که رسیدیم نگاه کنیم.»
- «موافقید که خلاصه جلسه را مرور کنیم؟»
- «بنابراین همۀ ما در این نقطه… به توافق رسیدیم.»
سخن آخر
مذاکره صرفا حفظ کردن روشها و فرمولها نیست بلکه یک هنر است. هنری که برای دستیابی به آن، ابتدا دانش آن را با استفاده از مقالات و تجربههای بزرگان این زمینه میآموزیم و در مرحله بعد آن را به کار میبریم و رفته رفته تجربه شخصی خود را به آن میافزاییم.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.